حالا یک هفته از بحران میگذرد، بحران رخ داده در اثر افزایش قیمت بنزین و اعلام سهمیه بندی بنزین برای خودروها، به فاصله چند ساعت از اجرای این طرح اولین برف زمستانی نیز تهران و بسیاری از شهرها را سپید پوش کرد تا هر دو اتفاق دست به دست هم بدهند و تهران را قفل کنند. رویانیان که سالها رییس مرکز راهور تهران بوده و اتفاقا ریاست ستاد سوخت کشور را در کارنامه کاری خود دارد در گفتگو با خبرانلاین توضیحاتی دقیق در خصوص اجرای این طرح ارائه کرد. وی هر چند تصمیم دولت را در این حوزه شجاعانه میداند، میگوید انتقاداتی به زمان و شیوه اجرا دارد. مشروح مصاحبه محمد رویانیان پیش روست.
هفته قبل اتفاقات عجیبی رخ داد، در حقیقت برای چندمین بار مدیران غافلگیر شدند.
منظورتان بابت اجرای طرح بنزین است؟
هم بنزین هم ماجرای ترافیک، بالاخره وقتی یک برف میبارد، شهر قفل میشود، حالا این بار هر دو ماجرا به هم گره خورد. شما به هر حال سالها پلیس راهور کشور بودهاید، با اولین برف شمال شهر تهران قفل شد، این وضعیت ربطی به اعتراضات هم نداشت، چون هنوز اعتراضات شروع نشده بود که ترافیک قفل شد. البته در دوره مسئولیت خود شما هم این اتفاق رخ داد.
بله، همان زمان جای قالیباف را ناامن کردم و گفتم شهر قفل شده
در دوره آقای قالیباف هم شهر قفل شد، البته بعدها شش هفت سالی در سطح شهر شن گذاشتید اما برف نیامد.
(می خندد) خدا نکشدتان، دقیقا! چند سالی برف نیامد
چه اتفاقی میافتد که همه غافلگیر میشوند؟
بیشتر باید بگوییم بیدقتی بود چون غافلگیری و عدم امادگی اصلا عبارات درستی نیست. بالاخره از اول سال ما بارشهلی متناوب و بیموقع داشتیم و حتی سیل آمد. تهدایدات آب و هوایی اتفاق افتاده است. بالاخره امسال آسیب زیادی از بلایای طبیعی دیدیم. نمیشود در این شرایط از غافلگیری صحبت کنیم. بررسیها نشان میدهد وقتی تهران باران میبارد، ۳۰ درصد ترافیک افزایش مییابد. حالا وقتی تبدیل به برف شود، تاثیرش بیشتر است. سئوال اما اینجاست؛ غفلت یا ندانم کاری. سالها این اتفاق رخ داده و شهرداری و پلیس و … یاد گرفتند و آموزش دیدند و اموزش دادند. قبلا شرایطی ایجاد شده بود که حتی وقتی احتمال بارش برف در نیمه شب داده میشد یا میگفتند ممکن است یا یخ زدگی رخ بدهد، در مناطقی از تهران که ارتفاع بالاست و … نمک پاشی میشد. متاسفانه این بار غفلت و بی توجهی رخ داد.

در دوره خود شما چرا شهر قفل شد. حجم بارش عامل بود یا بی توجهی؟
هم حجم بارش بود و هم بی توجهی مسئولین وقت شهری. مسئولین مناطق مختلف شهرداری در آن دوره کارشن را درست انجام ندادند. وقتی دیر وارد عمل شوید و ترافیک قفل بشود دیگر نمیشود کاری کرد. آن زمان هم بارندگی پرحجم شد و هم تمهیدات لازم اندیشیده نشده و امکانات لازم را به وجود نیامده بودند. وقتی خیابان یخ بزند و بسته میشود. همه ماشینها قفل میشوند و میمانند. کافی است یک خیابان قفل شود تا این وضعیت به همه شهر سرایت میکند و گره رافیکی ناهنجاری پیش میآید. آن سال هم، غفلت و ندانم کاری همزمان عامل این اتفاق بود.
شما قبلا مسئول ستاد سوخت کشور بودید. در زمان شما برای اولین بار افزایش قیمت حاملهای انرژی در کنار سهمیه بندی عملی شد. به نظر شما اعتراضات امروز تا چه اندازه منطقی است و اعلام مخفیانه که در زمان شما هم انجام شد تا چه اندازه بر شدت نارضایتی افزود؟
در زمانی که ما این طرح را اجرا کردیم زیرساختی نداشتیم. اگر یادتان باشد افزایش قیمت گازوییل و بنزین همزمان اجرا شد. باید به این نکته اشاره کنم اگر افزایش قیمت گازوییل مدیریت نشود؛ اثرات مخرب بسیار بیشتری، نسبت به بنزین بر حمل و نقل دارد. بالاخره جایگاه گازوییل در حمل و نقل عمومی کشور بسیار مهمتر از بنزین است. ما در این دوره قیمت گازوییل را بیست برابر کردیم. نرخ بنزین هم حداقل ۴۰۰ درصد و حداکثر ۷۰۰ درصد افزایش یافت. آن زمان مردم به خرید بنزین آزاد خو کرده بودند و به راحتی حاضر به پذیرش سهمیه بندی نبودند. زمان اقای خاتمی بنزین ۲۰ تومان گران شد و از ۸۰ تومان به ۱۰۰ تومان رسید، اتفاقاتی افتاد که افزایش قیمت را تعطیل کردند. در چنین شرایطی برای اولین بار در وضعیتی که نه زیرساخت مشخص بود و نه چشم انداز آتی روشن بود. کار اجرایی شد. در این دوره نه پلیس آمادگی لازم را داشت نه شرکت نفت و نه وزارت. آماری از آژانسها و مسافرکشها در دسترس نبود. حتی آمار درستی از خودروها نداشتیم. یادم هست از سال ۱۳۴۵ یک و نیم میلیون خودرو شمارهاش وجود داشت اما خودش نبود و وجود خارجی نداشت. با مشکلاتی این شکلی و بدون آمار دقیق از اتوبوس هاو کامیونهای فعال و خودروها و موتوسیکلتهای فعال وارد عمل شدیم. کارها در حقیقت نرم افزاری نبود، سخت افزاری بود. ما با برنامه یزی و نظارت و صرف وقت بسیار زیاد کار را مدیریت کردیم. یک سال و نیم هر شب یا یک شب در میان جلسه داشتیم و همه موارد را بررسی میکردیم تا بتوانیم اعلام رسمی کنیم. از چند ماه قبل در برنامههای تلویزیونی حضور پیدا کردیم و اطلاع رسانی میکردیم. حتی یک ایستگاه رادیویی مخصوص برای این کار راه اندازی کردیم. رانندگان تاکسی و کامیونها و اتوبوسها را پای کار آوردیم. همایش برگزار کردیم و با آنها صحبت کردیم. به هر شکل کار نظام مندی از طریق صدا و سیما، اصناف، اتحادیهها، سایتهای خبری، خبرگزاریها، بخشداریها، فرمانداریها و استانداریها انجام دادیم. دیدید وقتی کار اجرایی شد هیچ اتفاقی رخ نداد.
در خبری بخوانید: جديدترين اخبار اقتصادی لحظه به لحظه ايران وجهان
اتفاقا در همین دوره هم یادم هست اعتراضاتی رخ داد و پمپ بنزین هایی را اتش زدند.
نه، ان اتفاق برای دوره آقای خاتمی بود.
من خودم یادم هست روزنامه داشتیم و به دلیل انتشار عکس اعتراضات روزنامه ما توقیف شد.
شما سرچ کنید هیچ اتفاقی نیفتاد. نه پمپ بنزینی ضربه خورد، نه اعتراضی شد، نه تجمعی برگزار شد، هیچ اتفاقی در سراسر کشور نیفتاد. من به شما میگم، چون من شبانهروز تا صبح بیدار بودم و از ۲۴ ساعت دو ساعت میخوابیدم چرا که باید به آقای رییس جمهور، دولت و مسئولان جواب میدادم. بالاخره رییس سوخت کشور من بودم و من خبر را در صدا و سیما و رسانهها اعلام کردم. در این دوره نه اموال عمومی و خصوصی آسیب دید و نه پمپ بنزینها. باید دلایل اینکه این اتفاقات نیفتاد بررسی شود. اگر من بخواهم توضیح بدهم میگویم دلیل رخ ندادن این اتفاقات این بود که برای تاکسیها و اتوبوسها و خودروهای شخصی تدابیری اندیشیدیم. ببینیددر کلان شهرها و جادهها چه کردیم و کدام طرحها را در بنادر شهید رجایی که در روز هزاران خودرو در آن بارگیری میکردند، اجرایی شد. این مباحث خیلی زیاد است.
پس چرا یک باره ۱۲ شب خبر را اعلام کردید. دلیل پنهانکاری شما چه بود؟
از نظر کارشناسی دو نظریه در این موارد وجود دارد. یک دسته کارشناسان معتقدند اگر میخواهید قیمتی را در کشور راجع به حاملهای انرژی اعلام کنید، باید یک بار شوک وارد کنید و سپس شوک را مدیریت کنید. موافقان این نظریه معتقدند تبعات شوک یک باره کمتر است. در مقابل برخی میگویند یک باره شوک وارد نکنید. برنامهای طراحی کنید و مرحله به مرحله شوک را وارد کنید. در حقیقت با شوکهای کوچک کار را مدیریت کنید. این دو نظریه است. دولت از نظریه اول استفاده کرد. شوک ناگهانی وارد کرد تا مدیریت کند. من نظرم این است شیوه اجرا و زمان مناسب نبود. میشد این شوک یک باره وارد شود اما قبل از آن افرادی که مسئولیت مستقیم داشتند، باید به طور محرمانه مطلع میشدند. این کارت سوخت تا سال ۱۳۹۴ وجود داشت. فرهنگ استفاده از آن ایجاد شده بود. سهمیه بندی و دو نرخی بودن بنزین پذیرفته شده بود. وقتی شرایط را به هم میزنید و از بین میبرید باور و عادت مردم را از بین بردید. کاش کارت سوخت را کان لم یکن نمیشد چرا که از بابت قاچاق، واردات بنزین و آلودگی هوا هزینه سنگینی به شکور تحمیل شد.. از نظر من دولت و مسئولین در اجرای این طرح شجاعت به خرج دادند. این اتفاق باید میافتاد تا هم امکان مدیریت سوخت از نظر قیمتی فراهم شود و هم مصرف کاهش یابد و هم واردات قطع شود. در کنار اینها کاهش ترافیک و آلودگی هوا نیز اتفاق بیفتد. اصل موضوع درست است. سیاست محدودیت مصرف سوخت از نظر من به عنوان سرباز این مملکت واجب و لازم بود. در مورد زمان اجرا و شیوه اما معتقدم هم شیوه و هم زمان باید بهتر مدیریت میشد. مردم باید قانع بشوند که کسانی که مصرف بالاتر دارند از جیب کسانی بر میدارند که مصرف کمتری دارند. مردم باید قانع بشوند راهی برای نجات از این مرگ پنهان یعنی آلودگی شدید هوا در اثر سرب و … هست. در ضمن همین مردم با هر اعتراضی که دارند در برابر دشمن، آمریکا و اسراییل و دشمنان منطقهای ایستادهاند و بی تردید برخی با قصد شیطنت اعتراضات را تحریک کردند.
۲۲۳۲۲۳/۴۱